مدح و مرثیۀ حضرت زهرا سلاماللهعلیها
عـالـَم بدون فـاطـمه دلگـیـر خواهد شد با او حدیث عـاشـقی تفـسیر خواهد شد دارالشفای ما از این روضه به آن روضهست با نام زهرا اشک هم اکسیر خواهد شد شأن عظیم منـبر از فـیض کلام اوست عـلامه هم بینـام او تحـقـیر خواهد شد او خطبه خواند و ذوالفقارش خوب ثابت کرد گاهی زبان در معرکه شمشیر خواهد شد با او قیامت ترسی از آتش نخواهم داشت بچـه کـنار مـادر خود شـیـر خواهد شد افطارِ خود را هر سه شب بخشید بر سائل یعنی گـدا هرچه بـیاید سـیر خواهد شد امروز بـاید در کـنـار فـاطـمـه بـاشـیـم فـردا بـرای یـاری او دیـر خـواهـد شـد دستش شکستو باز تنها، لشگر مولاست آئـیـنه وقـتی بشکـنـد تکـثـیر خواهد شد پژمرده شد یاس جوان مرتضی، افسوس گل بین آتش، در جوانی پیر خواهد شد |